جدول جو
جدول جو

معنی اعتراف کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اعتراف کردن(مَ)
اقرار کردن. مقر شدن. معترف شدن. اذعان کردن. تصدیق کردن: هنر فائق آن که دشمن آنرا اعتراف کند. (مرزبان نامه). گفتندش که کنون که بظل حمایتش درآمدی و بشکر نعمتش اعتراف کردی چرا نزدیکتر نیایی. (گلستان).
وام حافظ بگو که بازدهند
کرده ای اعتراف و ما گوهیم.
حافظ.
و رجوع به اعتراف شود
لغت نامه دهخدا
اعتراف کردن
خستو شدن
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
اعتراف کردن
للاعتراف
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اعتراف کردن
Confess
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اعتراف کردن
confesser
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اعتراف کردن
confessare
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اعتراف کردن
przyznać
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
اعتراف کردن
признаться
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به روسی
اعتراف کردن
gestehen
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
اعتراف کردن
зізнатися
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اعتراف کردن
اعتراف کرنا
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به اردو
اعتراف کردن
confesar
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اعتراف کردن
স্বীকার করা
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
اعتراف کردن
kukiri
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اعتراف کردن
itiraf etmek
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اعتراف کردن
承认
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به چینی
اعتراف کردن
告白する
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اعتراف کردن
להתוודות
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به عبری
اعتراف کردن
स्वीकार करना
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به هندی
اعتراف کردن
mengaku
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اعتراف کردن
สารภาพ
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
اعتراف کردن
bekennen
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
اعتراف کردن
confessar
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اعتراف کردن
고백하다
تصویری از اعتراف کردن
تصویر اعتراف کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
پرخاشیدن پرخاش کردن چخیدن واخواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
Protest, Intercept, Object
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
intercepter, objecter, protester
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
interceptar, objetar, protestar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
intercettare, obiettare, protestare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
interceptar, objetar, protestar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
拦截 , 反对 , 抗议
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
przechwytywać, sprzeciwiać się, protestować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
перехоплювати , заперечувати , протестувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
abfangen, widersprechen, protestieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعتراض کردن
تصویر اعتراض کردن
перехватывать , возражать , протестовать
دیکشنری فارسی به روسی